مهناز دریایی – یکی از موانع مهمی که باعث میشود یک کودک نتواند به درستی در مسیر یادگیری فن بیان گام برداشته و توانایی گفتار صحیح در جمع و ارتباط گرفتن مناسب با دیگران را به شکل کارآمد تمرین کند، ترس است. ترس از جمله احساسات مهم و اولیه در ذهن انسان است که خود دارای اشکال مختلفی است و میتواند به صورت جدی بر زندگی یک فرد مخصوصاً کودکان تاثیر بگذارد.
روانشناسان ترسها را به سه دسته مختلف تقسیم میکنند:
ترسهای غریزی و خردمندانه: ترسهایی هستند که بین ما و حیوانات مشترکاند و هدفشان حفاظت از ما در برابر خطرات است.
ترسهای غیر خردمندانه: ترسهایی غریزی هستند که از حالت عادی و نرمال خارج شده و به شکل یک بیماری بروز میکنند. مثال این گونه ترسها شخصی است که از حشرات غیر خطرناک مثل پروانهها میترسد.
ترسهای ارزشی: ترسهایی هستند که حاصل زندگی اجتماعی انسان به شمار میروند و هدف و نیت اصلیشان حفاظت از اعتبار، ارزش و محبوبت یک فرد است.
ذکر این دستهبندی از آن جهت اهمیت داشت که بدانیم ترسهایی که مانع گفتگو و گفتار صحیح کودک در جمع میشوند همگی ترسهای ارزشی هستند. ترسهایی که کودک به واسطه سیر طبیعی رشد خود در نهاد خانواده و جامعه و البته به دلیل واکنشها و بازخوردهایی که از دیگران مخصوصاً والدینش دریافت کرده در خویش به وجود آورده است.
برای مثال کودکی که پس از بیان یک کلمه نامناسب (که حتی گاهی معنای آن را نمیداند) با خشونت، سرزنش شدید و پرخاشگری والدینش مواجه شده، دچار این ترس میشود که مبادا با بیان جملات یا کلماتی مشابه، ارزشمندی و محوبیت خود را از دست بدهد و مجدداً مورد تنبیه و سرزنش قرار گیرد. از این رو این ترس به شکل یک احساس بازدارنده قوی در ذهنش نهادینه شده و انگیزه و اراده او برای سخنرانی، بیان نظرات و دیدگاههای خود و البته گفتگو با دیگران به شکل صحیح و موثر را سست و تضعیف میکند.
بنابراین یادتان باشد که اگر کودکتان از سخن گفتن در جمع میترسد و اضطرابها و هراسهای سنگین حاصل از این ترس را تجربه میکند، به احتمال زیاد این خود شما والدین بودهاید که با رفتارها و واکنشهای نامناسب این ترس را در کودک خود ایجاد کردهاید.
اما خبر خوب آن است که همه میتوانند به سرعت پس از شناسایی نقش خود در ایجاد اینگونه ترسها، با اصلاح رفتار و گفتار خود و ایجاد بستر مناسب برای بازیابی جرات و شجاعت، به کودک خود در مسیر غلبه بر ترسهایش کمک کنند.
بنابراین اجازه دهید در این بخش شما را با چند راهکار مهم کمک کردن به کودکان در مسیر غلبه بر ترسهایی که مانع گفتار صحیح هستند آشنا کنیم:
1.به کودکتان کمک کنید دلیل اصلی ترسش را بشناسد
کودکان به شدت از اینکه مورد قضاوت بد قرار گرفته و یا سرزنش و تنبیه شوند میترسند. بنابراین اگر تاکنون رفتار و واکنش مناسبی نسبت به فرزندتان نداشتهاید، بهتر است در قالب چند جلسهی گفتگوی صمیمانه، ابتدا به نقش خود در این زمینه به شکل هوشمندانه اعتراف کرده و این مساله را برای فرزندتان مشخص سازید که از این پس قصد دارید رویه بهتر و مناسبتری را در پیش بگیرید و او و احساسات و شرایطش را درک کنید.
پس از اینکه توانستید اعتماد فرزندتان را به دست آورید، وقت آن است که در فضایی صمیمانه و به دور از عصبانیت، ناراحتی و قضاوت، به وی کمک کنید دلیل ترسش از گفتگو را شناسایی کرده و به زبان بیاورد.
عمده دلایلی که یک کودک ممکن است در این حوزه بیان کند شامل موارد زیر است:
ـ میترسم چیز اشتباهی بگویم و دیگران فکر کنند کم سواد هستم
ـ میترسم چیزی بگویم که باعث ناراحتی شما یا دیگران شود
ـ میترسم در وقت و شرایط نامناسبی صحبت کنم که دیگران را ناراحت کند
ـ میترسم وقتی صحبت میکنم گیج شوم و نتوانم فکرم را با دیگران در میان بگذارم
و …
پس از اینکه فرزندتان ترساش را شناخت، به وی به صورت ملایم و با رویکردی همدلانه توضیح دهید که چگونه میخواهید از او حمایت کنید. به او گوشزد کنید که هر کس حق دارد صحبت کند و نظرش را بیان کند، حتی اگر نظرش اشتباه باشد. برای او مثالهایی از دنیای بزرگسالان بزنید، مواردی که افراد گهگاه اشتباه میکنند اما با یک عذرخواهی ساده میتوانند دوباره اعتبار خویش را به دست آورند.
2. از کودکتان در مباحث خود بهره بگیرید
بله، گاهی بحثهایی که والدین و بزرگسالان میکنند خارج از حیطه آگاهی کودک است و یا آشنایی کودک با محتوای این بحثها ممکن است برای او زیانبار شود. برای مثال اگر میخواهید درباره مشکلات زندگی صحبت کنید و غر بزنید، بهتر است حتماً کودکان را از این بحث دور و مجزا نگه دارد.
اما همیشه بحثهای معمول و روزمرهای در زندگی پیش میآید که مشارکت دادن کودکان در آنها میتواند از یک سو حس ارزشمندی و اعتبار را به آنها هدیه دهد و از سوی دیگر ترس و هراس آنها از گفتار در جمع را نیز از بین ببرد.
برای مثال اگر قصد خرید یک ماشین را دارید، از کودکتان بخواهید نظرش را در انتخاب ماشین و دلیل انتخابش بیان کند. باور کنید کودکان از آنچه شما فکر میکنید درباره مسایلی اینچنینی اطلاعات بیشتری دارند که با بیان آنها میتوانند جرات و اعتماد به نفس بیشتری را نیز به دست آورند.
3. گفتار کودک را نقد کنید اما او را سرزنش نکنید
یکی از اشتباهات بزرگ والدین در ارتباط با کودکان آن است که خطای آنها را به شخصیتشان گره میزنند. برای مثال وقتی کودک با توپ به شیشه زده و آن را میشکند، به جای آنکه او را به صورت صمیمانه اما محکم از خطرات این کار آگاه کرده و اشتباهش را مورد گوشزد قرار دهند از طریق واکنشهایی شبیه به «تو چقدر بچه بیتربیت و شیطانی هستی»، اشتباه را به شخصیت کودک گره میزنند. بدین شکل کودک حس حقارت، ترس و بیارزشی شدیدی را متحمل میشود.
همین شرایط در ارتباط با نقد گفتار بچهها نیز صادق است. بدین معنا که وقتی کودک در صحبت خود دچار خطا و اشتباهی میشود، از جمله وقتی به واسطه عدم ناآگاهی از معنای بسیاری از واژهها، کلمه زشتی را به کار میبرد، والدین به جای آنکه درباره معنای بد آن کلمه به بچه توضیح داده و بیان کنند که چرا بکار بردن آن زشت است، به کودک انگ بیادبی، ناآگاهی، خنگ بودن و … میزنند و این یعنی تشدید ترسهای کودک.
بنابراین اگر میخواهید به کودکتان در مسیر غلبه بر ترسهایش کمک کنید، یادتان باشد که باید اشتباهات گفتاری او را با رویکرد مهربانانه، همدلانه و منطقی نقد کنید و ضمناً در کنار نقد، راهکار و شیوه صحیح را نیز به او یاد دهید. بدین شکل کودک به معنای واقعی کلمه حس میکند که شما پشتیبان و حامی او هستید نه نقد کننده و قضاوت کنندهاش.
4. تمرین کاربردی
از کودکتان بخواهید در ارتباط با موضوعاتی که برایش مهم هستند یا به آنها علاقه دارد، مثلاً ورزش، ماشین یا …، تحقیق کند و در یک جلسه نزد شما و همسرتان اطلاعاتش را بازگو کند. برای این کار تشویقی مناسب و متناسب تعیین کنید و از این طریق انگیزه کودک برای سخن گفتن در جمع، بکارگیری اطلاعاتش و ابراز وجود را افزایش دهید.
(آیا فرزند شما از صحبت کردن در جمع فراری است؟ پیشنهاد می کنیم سایر مقالات مرتبط را مطالعه کنیدتا به بخشی از سوالاتتان پاسخ داده شود؛. ضمن اینکه ما در کلینیک سخنرانی که زیر نظر استاد مهناز دریایی برگزار می شود با برپایی کارگاه ها و دوره های مختلف به شکل ویژه و با استفاده از تکنیک ها و بازی های مختلف به اصلاح این رفتار بچه ها می پردازیم.)